سیلویا اسلی در گذشت
سیلویا اسلِی نقاش برجسته که شهرت خود را مدیون پرتره نگاری های فمینیستی اش از مردان برهنه است در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
هرچند اسلِی به پرتره نگاری از زنان برهنه نیز پرداخته است، اما عمده ی شهرت خود را هم گام با نگره های فمینیستی در دهه ی ۷۰، از طریق وارونه سازی سنت هنری « نگاه خیره ی مردانه»، با نقاشی پیکرهای لمیده و برهنه ی مردان به دست آورد. نگاه او به بدن مرد نه توام با بدبینی و تحقیر بلکه بازتاب نگاه تحسین آمیز او به زیبایی های مردانه است.
او با تکیه بر فردیت و ارزش های درونی هر سوژه، انکار ویژگی های فردی و درونی سوژه های زن را در آثار هنرمندان مرد مانند انگر را به چالش می کشد. این در حالی است که اثر اسلی با عنوان حمام ترکی (۱۹۷۳) روایتی فمینیستی است از اثر انگر با همین عنوان متعلق به ۱۸۶۲، در حالی که این بار مردان برهنه سوژه های نگریسته شده اند.
نگاه کردن نه یک عمل خنثی، بلکه رفتاری است ساخته شده در روند اجتماعی شدن و مشتمل بر روابط قدرت. در جهانی که توسط نابرابری های جنسی قاعده مند شده است، لذت نگاه کردن به تقابل دوگانه ی مرد/ فعال و زن / منفعل منفک شده است. مرد به عنوان تماشاگری قدرتمند فانتزی های خود را بر بدن زن منعکس می کند، «زن نگریسته می شود در حالی که خود را نگاه شده می یابد». نگاه خیره ی مردانه در تاریخ هنر به شکل پرتره نگاری هایی از بدن برهنه ی زنان، زنان را در هیئتی مطیع، منقبض و در حال وارسی خود به عنوان ابژه ای وارسی شونده در مقابل نگاه مردانه قرار داده است.
در امتداد وارونه سازی این نگاه خیره، اسلی در اثر دیگری با عنوان پیکر لمیده ی فیلیپ گلوب (۱۹۷۱) با ارجاع به ونوس راکبی (۱۶۴۹-۵۱) اثر ولاسکس، به دستکاری کدگذاری های سنتی جنسی تاریخ هنر می پردازد. در حالی که انعکاس تصویر هنرمند در آینه در حال نقاشی از مدل، یادآور ولسکز در ندیمه ها است، از سویی ارجاع قوی تری به اثر دورر با عنوان هنرمند در حال طراحی پیکر برهنه است، دارد.
در حالی که تاکنون برهنه نگاری های زنانه برای مخاطبان مرد مفروض می شد، موقعیت اسلی در آینه وضعیت گلوب را در آینه در حالی نشان می دهد که به خود نگاه می کند در حالی که خود را نگاه شده/ نقاشی شده می یابد. این در حالیست که استعاره ی آینه از زن به عنوان بازتاب دهنده ی تصویر دلخواه مردان، نیز در این اثر واژگون عمل می کند.
آثار اسلی بیش از آن که متأثر از نگاهی انتقام جویانه باشد، فراهم کننده ی فرصتی است برای زنان تا تماشاگر تصاویری لذت بخش از زیبایی های مردانه باشند. خودش اعتقاد داشت: «می خواستم زاویه دید خودم را پیش بکشم که در آن هر دوجنس با شرافت و انسانیت به تصویر کشیده شده باشند. این کار بسیار ضروری بود چون زنان به مثابه «اشیا میل» و در موقعیت هایی تحقیرآمیز نقاشی شده بودند. جنبه «میل» این موضوع مهم نیست، بلکه وجه «شی» است که چندان زیبا نیست».
alireza.sahafzadeh.net
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر